وبلاگ شخصی ابراهیـــــــم نباتی

(Personal Blog of Ebrahim Nabati(elebram

ویژه ها

خودتو باور داشته باش ؛ باورهای ذهنیتو درست کن!

  • ۱۵۴
خودتو باور داشته باش ؛ باورهای ذهنیتو درست کن!

بسیاری از ما در امر یادگیری یا اجرا دچار مشکلاتی میشویم که هیچ ربطی به استعداد و تلاش ندارند.این را هم خود من تجربه کرده ام هم بسیاری از دوستانم و مطئنن این امریست که در همه میتواند خودش را بروز دهد.یکی از مثال های ساده اش داشتن استرس یا لرزش هنگام اجرا برای  دیگران است.یا عدم توانایی در اجرای تکنیک خاصی در ساز یا آواز با اینکه آن را میفهمیم و بلدیم...دلیلش عمدتا یک چیز است و آن نوع نگاه ما به آن موضوع و باور نکردن آن یا خودمان!تنش های ذهنی داشتن انقباض و درگیری با خود!

زمانی که باور ذهنی شما، برای پذیرش چیزی آماده نیست شما هیچگاه نمیتوانید آن را بدست بیاورید.چون اصلا مغز شما این اجازه را به شما نمیدهد.درست دستور نمیدهد.نمیشود از  طرفی باور و قبول نداشته باشید که میتوانید برای مثال بخوانید و خواننده شوید، از طرفی انتظار پیشرفت های خوب در آواز داشته باشید.از طرفی انقباض داشته باشید چه از نوع فکری چه جسمی و از طرف دیگر انتظار اجرایی راحت و ریلکس داشته باشید.هر چقدر هم که زور میزنید بدتر میشود و چیزی جز فشار و آسیب برای شما به همراه ندارد.موضوع این است که آیا شما اصلا در ناخودآگاه خود باور دارید که میتوانید یا خیر؟آیا باور ذهنی شما به مسیرهای عصبی شما اجازه ی رد و بدل پیام را میدهند؟ آیا میتوانید با انقباض و فشار روانی و فیزیکی صدایی قوی و با کیفیت در حالت رهایی از حنجره خود تولید کنید؟ یا مجبور میشوید مثلا بخاطر جبران ضعف صدا ناخوداگاه هوای پرفشار و زیادی را به سمت حنجره پرتاب کنید و باعث اذیت شدن این عضله ظریف بشوید؟ و بعد از چند دقیقه اوج خواندن صدای خود را از دست بدهید؟

قبل از اینکه بخواهید هر کاری بکنید قبل از آن باور شما باید آن کار را هضم کند. اگر شما حتی تصوری از خواندن نت های اوج و بالا ندارید با هیچ تکنیکی نمیتوانید به آن دست یابیدچون اصلا به خودتان اجازه این کار را نمیدهید! با انقباض فکری خودتان جلوی خودتان را میگیرید..خودتان را فلج میکنید! یا برعکس شاید صدای زیری دارید و تصوری از نتهای بم خود ندارید.فقط زمانی که با تمام وجود آن را باور کنید مغز شما اجازه ی این کار را خواهد داد و با تمرین میتوانید آن را انجام دهید.اگر شما حتی تصوری از نوازنده شدن یا نواختن فلان قطعه ندارید و مدام فکر میکنید که نمیشود خب قطعا نخواهد شد! مگر اینکه شانس بیاورید مربی شما این باور را در شما ایجاد کند!

قبل از این که در عمل به اصلاح بترکانید باید ذهن شما این را بپذیرد که شما از عهده آن برمیایید.وگرنه تمام استعدادتان و تلاشتان زیر سنگینی باورهای نادرست مدفون شده میماند.

شاید باور نکنید که چقدر این موضوع مهم است...

اما اگر به تازگی وارد این عرصه شده باشید مدتی بعد، دیر یا زود به آن پی خواهید برد.

زمانی که مدام تلاش میکنید و به نتیجه نمیرسید..آسیب میبینید..انقباض دارید و نمیتوانید رها باشید...نمیتوانید از پتانسیل خود استفاده کنید...به  این امر ایمان پیدا میکنید...

همانطور که اگر کسی باور نکند که میتواند ثروتمند شود و مدام تلاش بیهوده میکند و نمیشود.زور میزند خسته هم میشود اما نمیشود....شاید پولی دستش بیاید اما ثروتمند نمیشود و نمیتواند به پویایی برسد و از خودش راضی باشد.فقط میتواند قانع باشد چون باورش دیگر همین است...چون ثروت اندیشه ندارد.

تمام اینها بستگی به باور شما دارد...

پس قبل از شروع هر چیز، باور کنید که میشود...

وقتی با باور شروع کنید و تلاش کنید و نتیجه ی کوچکی بگیرید، باور شما بیشتر و تلاشتان نیز بیشتر میشود و بعد نتیجه ی بهتری خواهید گرفت.

این مدلی است که من  تصور میکنم است :

احساس استعداد و نیاز در خود > تصمیم برای شروع > باور > شروع کار و تلاش > نتیجه > باور > تلاش > نتیجه > باور > تلاش > نتیجه > ...

حال شاید بگویید ممکن است باور و تلاش هم کنیم اما نتیجه خوبی نگیریم که این هم طبیعیست چون همه ممکن است اشتباه کنند.حتی برای مدت زیادی...ممکن است شرایط بد و سخت زندگی سرعت شما را بگیرد...آزادی شما را بگیرد ولی در نهایت فقط خود شمایید که جلوی خودتان را میتوانید بگیرید.تا کی و تا چند سالگی میتوانیم بهانه ی زندگی سخت را بگیریم در حالی که میدانیم اکثر انسان های موفق تقریبا مثل ما بودند با مشکلات مشابه یا متفاوت ولی با باور و تلاش مداوم به هدفشان رسیدند. استفن هاوکینگ یک فلج تمام معنا شد و زمانی که بجز مغز و روح و ذهنش چیزی نداشت انگار تازه معنای زندگی و رسالتش شروع شد!

اگر مدام در حال تلاش برای بهتر شدن باشیم، مسیرمان محکوم به موفقیت است.

پیروز باشید!

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

قطعه های باکلام

قطعه های بیکلام

آثار من

تجربیات و مقاله ها